حسگرهای فیبر نوری
تعریف: حسگرهای نوری بر پایه ابزار فیبری
حسگرهای فیبر نوری، ابزارهایی هستند که بر پایه ادوات فیبری بنا شده اند و برای تشخیص مقادیری چون دما، کرنش مکانیکی، جابجاییها، ارتعاشات، فشار، شتاب، دورانها (که به وسیله ژیروسکوپهای اپتیکی، بر اساس اثر ساگناک[۱]، اندازهگیری میشوند) یا غلظت مواد شیمیایی بکار میروند. در این ابزارها نوری که در بیشتر اوقات توسط لیزر (معمولا یک لیزر فیبری تک-فرکانس) یا منبع لومینسان پرشدت[۲] تامین میشود، از طریق فیبر نوری ارسال میگردد. تغییر ویژگیهای آن هم در فیبر و هم توری براگ فیبری[۳] به آشکارساز میرسد و اندازهگیری میشود.
در مقایسه با دیگر حسگرها، حسگرهای فیبر نوری مزایایی دارند که در زیر به آنها اشاره میشود:
تعریف: حسگرهای نوری بر پایه ابزار فیبری
حسگرهای فیبر نوری، ابزارهایی هستند که بر پایه ادوات فیبری بنا شده اند و برای تشخیص مقادیری چون دما، کرنش مکانیکی، جابجاییها، ارتعاشات، فشار، شتاب، دورانها (که به وسیله ژیروسکوپهای اپتیکی، بر اساس اثر ساگناک[۱]، اندازهگیری میشوند) یا غلظت مواد شیمیایی بکار میروند. در این ابزارها نوری که در بیشتر اوقات توسط لیزر (معمولا یک لیزر فیبری تک-فرکانس) یا منبع لومینسان پرشدت[۲] تامین میشود، از طریق فیبر نوری ارسال میگردد. تغییر ویژگیهای آن هم در فیبر و هم توری براگ فیبری[۳] به آشکارساز میرسد و اندازهگیری میشود.
در مقایسه با دیگر حسگرها، حسگرهای فیبر نوری مزایایی دارند که در زیر به آنها اشاره میشود:
- این حسگرها نیازی به ارتباط الکتریکی از طریق سیم نداشته و در واقع از مواد عایق الکتریکی تولید میشوند که امکان استفاده از آنها را در محیطهای ولتاژ بالا، فراهم میکند.
- از آنجاییکه جرقهی الکتریکی به وجود نمیآید، بکارگیری آنها در محیطهای با خطر انفجار بالا، امن خواهد بود.
- این ادوات در برابر اختلالات الکترومغناطیس(EMI)[4] ایمن هستند و میتوان آنها را حتی در حضور صاعقه هم مورد استفاده قرار داد. در عین حال در دیگر دستگاهها هم اختلالات الکتریکی بوجود نمیآورند.
- مواد مورد استفاده در این وسایل از نظر شیمیایی خنثی هستند. یعنی محیط اطراف خود را آلوده نمیکنند و در برابر خوردگی نیز، مقاوم هستند.
- کاربرد حسگرهای فیبر نوری در گسترهی دمایی بسیار وسیعی امکانپذیر است (خیلی گستردهتر از آنچه که برای بسیاری از تجهیزات الکترونیکی ممکن است).
- قابلیت مخابرهی همتافته[۵] در حسگرهای فیبری وجود دارد. به عبارت دیگر چند حسگر میتوانند از طریق یک فیبر نوری واحد و یک منبع نوری واحد، به صورت همزمان، دادهبرداری کنند. (موارد زیر را مشاهده کنید)
حسگرهای توری براگ
اغلب حسگرهای فیبر نوری بر پایه توری براگ فیبری ساخته میشوند. اصول اصلی بسیاری از حسگرهای فیبر نوری، طولموج براگ یا حداکثر طولموج انعکاس توری براگ فیبری است، که نه تنها به تناوب توری براگ وابسته است، بلکه به دما و کرنش مکانیکی نیز بستگی دارد. در فیبرهایی که از جنس سیلیکا ساخته میشود، پاسخ جزئی طولموج براگ به کرنش، تقریبا ۲۰ درصد کمتر از خود کرنش است زیرا تاثیر مستقیم کرنش تا حدی با کاهش ضریب شکست، کاهش مییابد. در مورد اثر دما نیز باید گفت که تاثیر دما بر طولموج براگ، مشابه انبساط حرارتی حاصل از آن است. تاثیر کرنش و دما با روشهای متنوعی قابل تشخیص است. به عبارت دیگر، با بکارگیری توریهای مرجع، که متأثر از کرنش نیستند، یا با ترکیب انواع مختلف توریهای فیبری، میتوان اثر دما و کرنش را بر حداکثر طولموج انعکاس توری براگ فیبری، بطور همزمان مشاهده کرد. در مواجهه با کرنش خالص وضوح تغییرات در دامنه ۱ میکروکرنش قرار میگیرد. یعنی تغییرات نسبی طول از درجه ۱ به میلیون و دقت اندازهگیری کمتر از آن نخواهد بود. در اندازهگیریهای پویا، برای مثال در محیطهای صوتی، حساسیتهای بهتر از ۱ نانوکرنش در دامنه فرکانس ۱ هرتز قابل دستیابی است.
دادهبرداری (حسگری) توزیعشده
دیگر انواع حسگرهای فیبر نوری، از اصول توری براگ فیبری استفاده نمیکنند. بلکه بر پایهی پراکندگی ریلی[۶]، پراکندگی رامان[۷] یا پراکندگی بریلوئن[۸] ساخته میشوند. به عنوان مثال انعکاسسنجی نوری برپایهی زمان[۹]، روشی است که در آن، میتوان انعکاسهای ضعیف را با استفاده از یک سیگنال پالسی پروب[۱۰]، متمرکز نمود. در عین حال امکان استخراج وابستگی دما یا کرنش شیفت فرکانسی بریلوئن نیز وجود دارد.
در موارد مشابه، مقادیر اندازهگیری شده، نوعی میانگینگیری از کل طول فیبر است. حسگرهای دمای قطعی و نیز تداخلسنجهای ساگناک، مثل ژیروسکوپها، در این حیطه قرار میگیرند. در موارد دیگر، مقادیر وابسته به موقعیت همچون دما و کرنش در حیطهی دادهبرداری توزیعشده، اندازهگیری میشوند.
دادهبرداری شبهتوزیعشده
یک تک فیبر، میتواند حاوی مجموعههایی از حسگرهای توری برای پایش دما و توزیع کرنش در طول کل فیبر باشد. چنین آرایشی، دادهبرداری شبهتوزیعشده، نامیده میشود. روشهای مختلفی برای آدرسدهی توریهای واحد و در نتیجه موقعیتهای دقیق آنها در طول فیبر وجود دارد که عبارتند از:
- در تکنیک مخابره همتافتگری اختلاف طولموجی (WDM)[11] یا انعکاسسنجی نوری برپایهی فرکانس (OFDR)[12]، توریها، دارای طولموجهای براگ کمی متفاوت هستند. در این روش از یک لیزر با طولموج قابل تنظیم[۱۳]، در واحد دادهبرداری استفاده میشود که به عنوان مثال میتواند برای طولموج یک توری خاص و طولموج حداکثر بازتابش تنظیم شود و اثر دما و کرنش را نشان دهد. یک منبع نوری پهن-باند (به عنوان مثال، منبع لومینسان پرشدت)، میتواند با آشکارساز نوری جاروب طولموج، (به عنوان مثال، فابری-پرو[۱۴] فیبری) یا با یک طیفسنج بر پایهی CCD استفاده شود. در هر حال حداکثر تعداد توریها معمولا بین ۱۰ تا ۵۰ عدد است و به بازه تنظیم یا پهنای باند منبع نور و فاصله زمانی طولموج مورد نیاز در هر توری فیبری محدود میشود.
- در روش دیگری که به مخابره همتافتگری اختلاف زمانی (TDM)[15] موسوم است، از توریهای بازتابنده ضعیف همسان استفاده میشود که با پالسهای نوری کوتاه دادهبرداری شده است. بازتاب توریهای مختلف از طریق زمان رسیدن، از یکدیگر متمایز میشوند. مخابره همتافتگری اختلاف زمانی، اغلب با مخابره اختلاف طولموج ترکیب میشود تا تعداد کانالهای مختلف را به صدها و حتی هزاران عدد افزایش دهد.
- یک کلید نوری اجازه انتخاب بین خطوط مختلف فیبری را فراهم میکند و تعداد حسگرهای ممکن را چند برابر میکند.
دیگر رویکردها
جدا از رویکردهایی که در بالا به آنها اشاره شد، روشهای جایگزین بسیاری وجود دارد که در زیر به آنها اشاره خواهد شد:
- وقتی توری براگ فیبری، صرفا به عنوان بازتابنده مورد بهرهبرداری قرار گیرد، میتواند به عنوان حسگر تداخلسنجی فیبری[۱۶] عمل کند و شیف فازی اندازهگیری شده، ناشی از ناحیهی فیبری است که بین بازتاب دهندهها، قرار گرفته است.
- وقتی که آیینهی انتهایی یک تشدید کننده لیزر فیبری، شامل فیبر آلاییده با اربیوم[۱۷] که نور پمپ۹۸۰ نانومتری را از طریق خط فیبر دریافت میکند، از یک توری حسگر، تشکیل شده باشد، حسگرهای لیزری توری براگ[۱۸]، بدست میآید. طولموج براگ که به دما و کرنش بستگی دارد، طولموج لیزر را تعیین میکند. این رویکرد، که تغییرپذیری زیادی دارد، وضوح و حساسیت بسیار بالای حسگر را که ناشی از پهنای کم پرتوی لیزر فیبری است، تضمین میکند.
- در پارهای از موارد، یک جفت توری براگ، به عنوان تداخلسنج فابری پرو فیبری، مورد استفاده قرار میگیرد، که به ویژه، قادر است با حساسیت بالا، به اختلالات خارجی، واکنش نشان دهد. تداخلسنج فابری پرو از طرق دیگر، چون فاصله هوایی متغیر در فیبر هم قابل تولید است.
- توریهای فیبری با دورهی تناوب بلند، به طور اختصاصی برای دادهبرداری چندگانه، (مثلا دما و کرنش) مناسب هستند و برای دادهبرداری از کرنش نسبت به تغییرات دما حساسیت کمی دارند.
کاربردها
حتی پس از سالها توسعه، جایگزینی فنآوریهای کارآمد کنونی، با حسگرهای فیبری کاری دشوار است و این حسگرها به رغم محدودیتهای حاکم بر حسگرهای قدیمی، هنوز توفیق چندانی در فروش بدست نیاوردهاند. اما در برخی کاربردها مثل دادهبرداری از محیطهای خشنی چون ولتاژ بالا، ماشینآلات توان بالا یا اجاقهای مایکروویو قابلیتهای جذابی دارند. حسگرهای توری براگ میتوانند در پایش شرایطهایی، مثل بال هواپیماها، توربینهای باد، پلها، سدهای بزرگ، چاههای نفت و خطوط لوله بهکار گماشته شوند. ساختمانهایی که از حسگرهای فیبر نوری مجتمع بهرهمند هستند، ساختارهای هوشمند خوانده میشوند و اجازه پایش شرایط داخلی و حصول اطلاعات مهمی چون کرنش در اجزاء مختلف سازه که با پیرشدگی، ارتعاشات و غیره مواجه هستند را فراهم مینماید. پیشبینی میشود که سازههای هوشمند محرک اصلی توسعه بیشتر حسگرهای فیبر نوری در آینده باشند.
[۱] Sagnac
[۲] Superluminescent
[۳] Fiber Bragg Grating
[۴] Electromagnetic Interference
[۵] Multiplexing
[۶] Rayleigh scattering
[۸] Brillouin scattering
[۹] Optical Time Domain Reflectometry
[۱۰] Probe
[۱۲] Optical Frequency Domain Reflectometry
[۱۶] Interferometric Fiber Sensor
[۱۷] Erbium
[۱۸] Bragg Grating Laser Sensor